نقش فضای مجازی در کاهش رضایت از ظاهر
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۸۵۰۸۱
احساس کرختی و ناراحتی داشت. تلاش میکرد کمتر در جمع دوستانش ظاهر شود و هر بار هم که میخواست به مهمانی برود حتما لباسهای تیره میپوشید و زیر آن گنهای محکم میبست تا چاق به نظر نرسد. گاهی دلش برای خودش میسوخت. بارها رژیم گرفت، اما نتوانست آن را حفظ کند. کافی بود کمی عصبی شود، آن وقت بود که از هر خوراکی دم دستش نمیگذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
خطر مرگباری که در عملهای درمان چاقی نهفته است!چاقی بهعنوان معضل مهم کشور ما بهشمار میرود. براساس آخرین آمارها، ایران در رتبه ششم فهرست کشورهای چاق دنیا قرار دارد. آمریکا، عربستان، ترکیه، مصر و لیبی رتبههای اول تا پنجم کشورهای چاق دنیا را به خود اختصاص دادهاند.
ژنتیک و عوامل محیطی، دلایلی برای چاقی
محمد هاشمی، دبیر انجمن پیشگیری و درمان چاقی ایران میگوید: «چاقی معضلی است که در چند دهه اخیر آمارش در کل دنیا بالا رفته است و دو گروه از عوامل در آن دخیل هستند: عوامل محیطی و ژنی. ماجرا از این قرار است که عوامل ژنی تا حدود زیادی از سالهای اخیر تغییر نکرده، اما این عوامل محیطی است که سبب شده عوامل ژنتیکی خودش را نشان دهد. کمتحرکی و خوردن غذاهای بیکیفیت و بیش از حد میتواند زمینهساز چاقی و بروز مشکلات زیاد مانند دیابت، فشارخون، سکتههای قلبی، کمردرد و زانودرد، ایستتنفسی هنگام خواب و دهها مشکل دیگر باشد.» دکتر هاشمی به این موضوع اشاره میکند که «اساسا چاقی یک بیماری است و برای فردی که به چاقی مبتلا شده باید از واژه درمان استفاده کرد.»
او به بحث عملهای جراحی که با برداشتن چربی همراه است اشاره کرده و میگوید: «در بسیاری از عملهای چاقی، چربیها از نواحی زیر پوست در برخی قسمتهای بدن جدا میشود، اما نکته اینجا است که حذف این چربیها به معنای سلامت بدن نیست، زیرا چربیهایی که در نواحی قلب یا در اطراف اندامهای داخلی و حساس مانند کبد و معده جمع شده قابل جداکردن نیست و اینها خطر بیشتری برای فرد به همراه خواهد داشت.»
این پزشک متخصص بر این باور است که چاقی واقعا هیچ راه درمانی جز اصلاح شیوه زندگی ندارد و این ماجرا جز اصلاح شیوه تغذیه و افزایش فعالیت درست بدنی ندارد.» درواقع تغییر شیوه زندگی جزو مولفههای اصلی برای درمان این معضل جهانی به شمار میرود.
زیبایی بر سلامت ارجح شده است
هاشمی به این موضوع اشاره میکند که درحالحاضر کاهش وزن برای زیبایی بر کاهش وزن برای سلامت ارجحیت پیدا کرده است: «زیبایی برای همه اهمیت دارد، اما معنای این سخن آن نیست که خودمان را به خطر بیندازیم. درواقع باید بهصراحت به این موضوع اشاره کنیم که این عملهای زیبایی نمیتواند فرد را از نظر سلامت به نقطه ایمن برساند. درواقع هر عمل جراحی تهاجمی میتواند عوارض زیادی داشته باشد هرچند که گفته میشود با بهروزرسانی علم برخی عوارض این بیماریها کم شده، اما با وجود این افراد با هم متفاوت هستند و ممکن است عوارض مختلف آنها را درگیر کند.» دکتر هاشمی به این موضوع تاکید میکند که «در چاقیهای زیاد وقتی فرد میزان زیادی چربی دارد، برداشتن همه آنها به یکباره ریسک زیادی دارد. بههمیندلیل یا باید ریسک خطر را بپذیرد یا اینکه در چند مرحله و در چند عمل با فاصله مشخص چربیها را از بدن خارج کند. وقتی شیوه زندگی اصلاح نشود انجام این مراحل سخت فایدهای ندارد و ممکن است فرد دوباره به چاقی قبل برگردد. بههمیندلیل اگر کسی میخواهد سلامت را به خودش برگرداند باید سبک زندگیاش را اصلاح کند.»
برداشت متفاوت از زیبایی
زهره احمدی، روانشناس و مشاور توضیح میدهد: «افراد برداشتهای متفاوتی در مورد زیبایی دارند و اصولا رسانههای غربی تلاش میکنند مجموعهای از تناسباندام، آرایش، پوشش، جذابیت، و بینقصبودن را بهعنوان تلفیقی از زیبایی به مخاطب ارائه کنند. از سوی دیگر این ماجرا برای پزشکان به یک صنعت نیز تبدیل و سبب شده کشور ما به رتبه دوم عملهای زیبایی در همه دنیا تبدیل شود.»
این روانشناس بر این باور است که از سال ۸۴ به بعد افزایش عملهای زیبایی در کشور ما رشد فزایندهای پیدا کرده و بسیاری از افراد گمان میکنند که اگر زیباتر شوند ارزشمندتر خواهند بود. «از زمانی این ماجرا در بین مردم پررنگتر شد که فضای مجازی نقش پررنگتری در زندگی پیدا کرد و بلاگرها، سلبریتیها و هنرپیشهها در فضای مجازی فعالتر شدند و این باعث شد که خیلیها به فکر تغییر ظاهرشان بیفتند.»
وی با تاکید بر اینکه ما بیش از ۱۰ هویت داریم و یکی از آنها هویت جسمانی است تاکید میکند: «وقتی هویت جسمانی شکل خوبی به خود نمیگیرد فرد مدام با ظاهر خود درگیر است و تصور میکند که میتواند با تغییر ظاهر هویت شکلنیافته خود را ترمیم کند.» وی تصریح میکند: «معمولا افرادی با اختلال بدریختانگاری بدنی یا وسواس شدید، افراد با بیماری تغذیهای مانند پرخوری عصبی و کماشتهایی عصبی و افراد دارای انواع اختلالات شخصیت به دنبال عملهای زیبایی افراطی هستند.» این روانشناس بر این باور است که اینگونه افراد مدام فکر میکنند که بدن آنها آنطور که باید باشد نیست. این درحالیاست که تبلیغات گسترده در شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی او را مجاب میکند که باید چیزی غیر از اینکه هست باشد. زیرا با تبلیغات مستمر توقع غیرواقعی از بدن و چهرهاش دارد.
فقدان هویت جسمانی
نبود هویت جسمانی سبب میشود افراد به افسردگی و اضطراب دچار شوند. این موضوعی است که احمدی بر آن تاکید میکند و ادامه میدهد: «این تصویر ذهنی تیشه به ریشه اعتمادبهنفس افراد میزند، چراکه تصویر بدنی آنها با تصاویری که در جامعه میبینند متفاوت است و مدام تلاش میکنند خود را به آن چیزی که مقبول جامعه هست نزدیک کنند.» وی با تاکید بر اینکه هرکسی در ناخودآگاه خود دوست دارد زیبا به نظر برسد تصریح میکند: «گاهی اوقات این حس بهشدت افراطی میشود. این نکته در سنین بالاتر هم زیاد دیده میشود.
بارها شاهد بودیم افرادی که بالای ۴۵ سال دارند مدام دست به جراحیهای زیبایی میزنند تا خود را جوانتر از سنی که هستند نشان دهند، چراکه با این کار میخواهند از پیری فرار کنند و نمیخواهند تغییرات طبیعی بپذیرند.» این روانشناس به این موضوع تاکید میکند که رسانهها در کاهش تب عملهای جراحی میتوانند نقش مهمی ایفا کنند و سطح شناختی جامعه را افزایش دهند تا با این کار افراد کمتر به خود آسیب بزنند، زیرا این عملها سراپا عوارض هستند و گاهی عوارض آنها در طولانیمدت خودش را نشان میدهد. در چنین مواقعی فرد ناچار است علاوه بر عوارض جسمی، مشکلات روحی را نیز با خود یدک بکشد.
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فضای مجازی دانستنی های روانشناسی عمل زیبایی عمل های زیبایی فضای مجازی روان شناس چربی ها عمل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۸۵۰۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر، مادر، ما متهمیم ...
وقتی در اتوبوس انسانهایی را میبینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند و با عدم رعایت خود دهها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری میکنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار میکشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت میکنی، وقتی در جشن چهارشنبهسوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده میبینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقشها را در مرز فاجعه رصد میکنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته میبینی ، وقتی ...
چندیست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شدهام و گویی هرچه بیشتر دقیق میشوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا میشود.
آنچه میبینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلمهایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.
آری، در هر جامعهایی حاکمیت و دولت با فرهنگسازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگسازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟
آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟
نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟
در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست
اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..
به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمیتوان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.
شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروههای منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.
باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.
پس، از آنچه داریم برای آنچه میتوانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.
همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روانشناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.
قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
*فعال اجتماعی
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032